فـهرســت خدمــــات ≡

افعال بی قاعده ضروری انگلیسی برای سطح مبتدی

به افعالی که شکل دوم و سوم آن‌ها ed نگیرد بی‌قاعده گفته می‌شود. در این افعال ظاهر و تلفظ شکل گذشته با فعل اصلی تفاوت دارد به همین دلیل است که به آن‌ها irregular یا بی‌قاعده گفته می‌شود، و تنها راه یادگیری آن‌ها حفظ کردن کلمات و تمرین مداوم است. فعل بی‌قاعده به سه دسته تقسیم می‌شود:

  1.  افعالی که سه شکل آن‌ها بصورت یکسان است
  2. بی‌قاعده‌هایی که در دو قسمت به یک شکل هستند
  3. در آخر فعل‌هایی که گذشته آن‌ها ۳ حالت کاملا متفاوت دارند
past perfectpastpresent
(نوع اول) قرار‌دادنputputput
(نوع دوم) گفتنsaidsaidsay
(نوع سوم) آواز‌خواندنsungsangsing
افعال بی قاعده ضروری

10 فعل بی قاعده و ضروری در زبان انگلیسی برای سطح مبتدی عبارتند از :

GetBecome
SeeCome
SayFind
GiveKnow
GoThink

بر خلاف افعال با قاعده، افعال بی قاعده از الگوی خاصی پیروی نمی کنند که به شکل فعل ماضی و فعل ماضی می آید. اگرچه قوانین حاکم بر تشکیل افعال نامنظم ممکن است در ابتدا دلهره آور به نظر برسند، تسلط بر آنها بخش اساسی یادگیری زبان انگلیسی است. بسیاری از افعال رایج افعال بی قاعده هستند.

در جدول زیر لیست افعال با قاعده را مشاهده میکنید:

meaningpast perfectpastpresent
پایبند بودن / ماندنabodeabodeabide
بلند شدنarisenarosearise
بیدار کردن / شدنawokenawokeawake
بودنbeenwas/ werebe
حمل کردن / تحمل کردنborn)e)borebear
زدنbeatenbeatbeat
شدنbecomebecamebecome
افتادن / فرا رسیدنbefallenbefellbefall
بوجود آوردنbegottenbegotbeget
شروع کردنbegunbeganbegin
مشاهده کردنbeheldbeheldbehold
خم کردن / شدنbentbentbend
محروم کردنbereftbereftbereave
استدعاء کردنbesoughtbesoughtbeseech
احاطه کردن / بستوه آوردنbesetbesetbeset
حاکی بودن ازbespokenbespokebespeak
نوعی ایستادن یا نشستنbestriddenbestrodebestride
شرط بستنbetbetbet
دعوت / پیشنهاد کردنbidbidbid
چسباندن / دوختنboundboundbind
گاز گرفتنbittenbitbite
خونریزی کردنbledbledbleed
وزیدنblownblewblow
شکستنbrokenbrokebreak
پرورش دادنbredbredbreed
آوردنbroughtbroughtbring
پخش کردنbroadcastbroadcastbroadcast
ساختنbuiltbuiltbuild
سوزاندنburnt / burnedburnt / burnedburn
منفجر شدنburstburstburst
خریدنboughtboughtbuy
meaningpast perfectpastpresent
در قالب قرار دادنcastcastcast
گرفتنcaughtcaughtcatch
انتخاب کردنchosenchosechoose
چسبیدنclungclungcling
آمدنcomecamecome
قیمت داشتنcostcostcost
خزیدنcreptcreptcreep
بریدنcutcutcut
داد و ستد داشتنdealtdealtdeal
کندنdugdugdig
انجام دادنdonediddo
نقاشی کردنdrawndrewdraw
خواب دیدنdreamt/dreameddreamt/dreameddream
نوشیدنdrunkdrankdrink
رانندگی کردنdrivendrovedrive
اقامت گزیدنdweltdweltdwell
خوردنeatenateeat
افتادنfallenfellfall
غذا دادنfedfedfeed
احساس کردنfeltfeltfeel
جنگیدنfoughtfoughtfight
پیدا کردنfoundfoundfind
فرار کردنfledfledflee
روانه ساختنflungflungfling
پرواز کردنflownflewfly
ممنوع کردنforbiddenforbadeforbid
پیش بینی کردنforecastforecastforecast
از پیش دانستنforeseenforesawforesee
پیشگویی کردنforetoldforetoldforetell
فراموش کردنforgottenforgotforget
بخشیدنforgivenforgaveforgive
meaningpast perfectpastpresent
رها کردنforsakenforsookforsake
منجمد کردن / یخ زدنfrozenfrozefreeze
تهیه کردن / شدنgottengotget
دادنgivengavegive
رفتنgonewentgo
خرد کردنgroundgroundgrind
رشد کردن / پرورش دادنgrowngrewgrow
آویزان کردنhunghunghang
داشتنhadhadhave
شنیدنheardheardhear
مخفی کردنhiddenhidhide
زدنhithithit
نگه داشتن / برگزار کردنheldheldhold
صدمه زدنhurthurthurt
در هم بافتنinterwoveninterwoveinterweave
نگهداری کردنkeptkeptkeep
زانو زدنkneltkneltkneel
دانستن / شناختنknownknewknow
قرار دادنlaidlaidlay
راهنمایی کردنledledlead
تکیه دادن / خم شدنleant / leanedleant / leanedlean
خیز زدنleaptleaptleap
یاد گرفتنlearnt / learnedlearnt / learnedlearn
ترک کردنleftleftleave
قرض دادنlentlentlend
اجازه دادنletletlet
دراز کشیدنlainlay(lie (in bed
روشن کردنlit / lightedlit / lightedlight
از دست دادنlostlostlose
درست کردن / مجبور کردنmademademake
معنی دادنmeantmeantmean
meaningpast perfectpastpresent
ملاقات کردنmetmetmeet
اشتباه کردنmistakenmistookmistake
چیدنmown / movedmowedmow
استراق سمع کردنoverheardoverheardoverhear
خواب ماندنoversleptoversleptoversleep
چیره شدنovertakenovertookovertake
پرداخت کردنpaidpaidpay
قرار دادنputputput
خواندنreadreadread
پاره کردنrentrentrend
رهانیدن ازridridrid
راندنriddenroderide
زنگ زدنrungrangring
بالا رفتن / طلوع کردنrisenroserise
دویدنrunranrun
اره کردنsawn / sawedsawedsaw
گفتنsaidsaidsay
دیدنseensawsee
جستجو کردنsoughtsoughtseek
فروختنsoldsoldsell
فرستادنsentsentsend
تنظیم کردن / غروب کردنsetsetset
دوختنsewn / sewedsewedsew
لرزاندن / لرزیدنshakenshookshake
بیرون ریختنshedshedshed
درخشیدنshoneshoneshine
مدفوع کردنshit/shatshit/shatshit
شلیک کردنshotshotshoot
نمایش دادنshownshowedshow
کوچک شدنshrunkshrankshrink
اعتراف گرفتنshrivenshroveshrive
meaningpast perfectpastpresent
بستنshutshutshut
آواز خواندنsungsangsing
غرق شدنsunksanksink
نشستنsatsatsit
ذبح کردنslainslewslay
خوابیدنsleptsleptsleep
سُر خودنslidslidslide
پرتاب کردنslungslungsling
حرکت دزدکیslunkslunkslink
چاک دادنslitslitslit
بوییدنsmeltsmeltsmell
شکست دادنsmittensmotesmite
بذر افشانی کردنsown/sowedsowedsow
صحبت کردنspokenspokespeak
سرعت گرفتنspedspedspeed
هجی کردنspelt / spelledspelt / spelledspell
خرج کردن / گذراندنspentspentspend
افشا کردنspilt / spilledspilt / spilledspill
چرخاندنspunspunspin
تُف کردنspatspatspit
شکافتنsplitsplitsplit
از بین بردنspoiltspoiltspoil
گستردن/پخش شدنspreadspreadspread
پریدنsprungsprangspring
ایستادنstoodstoodstand
دزدیدنstolenstolesteal
چسباندن / چسبیدنstuckstuckstick
نیش زدنstungstungsting
بوی بد دادنstunkstankstink
گام های بلند برداشتنstriddenstrodestride
ضربه زدنstruckstruckstrike
meaningpast perfectpastpresent
رشته کردنstrungstrungstring
تلاش کردنstrivenstrovestrive
قسم خوردنswornsworeswear
جارو کردنsweptsweptsweep
باد کردن / متورم شدنswollen / swelledswelledswell
شنا کردنswumswamswim
تاب خوردنswungswungswing
گرفتنtakentooktake
درس دادنtaughttaughtteach
پاره کردنtorntoretear
گفتنtoldtoldtell
فکر کردنthoughtthoughtthink
پرتاب کردنthrownthrewthrow
رخنه کردن درthrustthrustthrust
لگد کردنtroddentrodtread
فهمیدنunderstoodunderstoodunderstand
بعهده گرفتنundertakenundertookundertake
بی اثر کردنundoneundidundo
مضطرب کردنupsetupsetupset
بیدار کردنwakenwokewake
پوشیدنwornworewear
گریه کردنweptweptweep
برنده شدنwonwonwin
woundwoundwoundwind
کنار کشیدنwithdrawnwithdrewwithdraw
مقاومت کردنwithstoodwithstoodwithstand
زنجیر کردنwrungwrungwring
نوشتنwrittenwrotewrite

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat