انواع صفت در زبان انگلیسی + مثال
در دستور زبان انگلیسی 8 نوع صفت وجود دارد که شامل صفت خاص (Proper Adjective)، صفت توصیفی (Descriptive Adjective)، صفت کمی (Quantitative Adjective)، صفت عددی (Numeral Adjective)، صفت اشاره (Demonstrative Adjective)، صفت توزیعی (Distributive Adjective)، صفت استفهامی (Interrogative Adjective) و صفت ملکی (Possessive Adjective) می باشد.
صفات در زبان انگلیسی عبارتند از :
- 1- صفت خاص (Proper Adjective)
- 2- صفت توصیفی (Descriptive Adjective)
- 3- صفت کمی (Quantitative Adjective)
- 4- صفت عددی (Numeral Adjective)
- 5- صفت اشاره (Demonstrative Adjective)
- 6- صفت توزیعی (Distributive Adjective)
- 7- صفت استفهامی (Interrogative Adjective)
- 8- صفت ملکی (Possessive Adjective)
صفات خاص (Proper Adjectives)
صفت خاص صفتی است که از یک اسم خاص تشکیل شده و اسم و ضمیر موجود در جمله را تغییر می دهد.
I live in Japan (اسم خاص) and I love Japanese food (صفت خاص)
من در ژاپن زندگی می کنم و غذاهای ژاپنی را دوست دارم.
I play football in Italy (اسم خاص) and I belong to the Italian team (صفت خاص)
من در ایتالیا فوتبال بازی می کنم و عضو یک تیم ایتالیایی هستم.
I traveled to America (اسم خاص) and I drove an American Car (صفت خاص)
من به آمریکا سفر کردم و با یک ماشین آمریکایی رانندگی کردم.
صفات توصیفی (Descriptive Adjectives)
صفت های توصیفی کلماتی هستند که اسم یا ضمیر را توصیف می کنند. از صفت های توصیفی برای توصیف کیفیت های مختلف اسم یا ضمیر مورد تغییر مثل بو، طعم، بافت، شکل و ظاهر استفاده می شود.
Rachel is an attractive person
راشل آدم جذابی است.
Jonathan bought an expensive vehicle
جاناتان وسیله نقلیه گران قیمتی خرید
توجه: یک صفت توصیفی معمولی معمولا کنار کلمه ای که آن را توصیف و اصلاح می کند قرار می گیرد. اما یک صفت توصیفی محمول، معمولا پس از فعل پیوند دهنده آمده و موضوع جمله را توصیف می کند
این خانم قد بلند است
این خانه تمیز است
The student is intelligent
این دانش آموز باهوش است
صفات کمی (Quantitative Adjectives)
صفات کمی واژه هایی هستند که یک اسم یا ضمیر را از نظر کمیت واجد شرایط می کنند. این کلمات به این سوال پاسخ می دهند که “چقدر؟”. از جمله صفات کمی رایج در زبان انگلیسی می توان به کلماتی مثل: (no, little, much, sufficient, enough) اشاره کرد.
he scientists didn’t have much time to complete the project
دانشمندان وقت زیادی برای تکمیل پروژه نداشتند
I have sufficient money for my annual holidays
من برای تعطیلات سالانه خود پول کافی دارم
People don’t get enough exercise these days
مردم این روزها به اندازه کافی ورزش نمی کنند
صفات عددی (Numeral Adjectives)
صفت عددی کلماتی است که تعداد اسم یا ترتیب اسم را توصیف می کند. صفت عددی بیان می کند که یک اسم، چقدر، چه مقدار یا به چه ترتیب است.
There are seven days in a week
در یک هفته هفت روز وجود دارد
I had two tins of paint in the shed
من دو قوطی رنگ در سوله داشتم
توجه: صفت عددی سه نوع دارد: صفت عددی مشخص (definite numeral adjectives)، صفت عددی نامشخص (indefinite numeral adjectives) و صفت عددی توزیعی (distributive numeral adjectives).
صفت های عددی مشخص از عددهای اصلی (cardinal number) ( در پاسخ به how many) و اعداد ترتیبی (ordinal number) (برای مشخص کردن ترتیب قرار گرفتن آنها) استفاده می کنند.
Three students came to class late
سه دانش آموز دیر به کلاس آمدند. (عدد اصلی)
The third student had the best excuse
دانش آموز سوم بهترین بهانه را داشت. (عدد ترتیبی)
There were six people who apply for the new position at the company
شش نفر برای پست جدید در شرکت درخواست دادند. (عدد اصلی)
The sixth applicant got the job
متقاضی ششم این شغل را به دست آورد. (عدد ترتیبی)
The first place runner was the youngest of the seven
اولین دونده، بین هفت نفر از همه جوانتر بود. (عدد ترتیبی)
صفات عددی نامشخص، به مخاطب می فهمانند که اسم و ضمیرهای موجود در جمله از یک عدد بیشتر هستند اما به طور خاص مشخص نمی کنند که تعدادشان چقدر است. این صفات به سوال “how many?” پاسخ می دهند.
There are several questions that need to be answered in order to close this case
چندین سوال وجود دارد که باید پاسخ داده شوند تا این پرونده مختومه شود.
I have some considerations to discuss with you
من چندین ملاحظه برای بحث با شما دارم.
توجه: صفت کمی (how much) را با صفت عددی (how many?) اشتباه نگیرید.
Some sugar is good for you. (quantitative – how much?)
مقداری شکر برای شما مفید است. (صفت کمی – چقدر؟)
Some people never get the point. (indefinite numeral – how many?)
بعضی افراد هرگز این نکته را نمی فهمند. (صفت عددی نامشخص – چند؟)
All the money in world will not get you out of this situation. (quantitative – how much?)
تمام پول موجود در جهان شما را از این وضعیت نجات نخواهد داد. (صفت کمی – چقدر؟)
صفات عددی توزیعی نشان دهنده یک گروه از چیزی هستند:
هر دست پنج انگشت دارد.
هر کودکی به عشق نیاز دارد.
هر دو روش صحیح است.
صفات اشاره (Demonstrative Adjectives)
صفات اشاره کلماتی هستند که برای بیان موقعیت نسبی یک اسم در زمان یا مکان استفاده می شوند. چهار صفت اشاره در زبان انگلیسی وجود دارد: (this, that, these, those)
This knife is sharper than that knife
این چاقو تیزتر از آن چاقو است.
I want those shoes for my birthday
من آن کفش ها را برای روز تولدم می خواهم.
صفات اشاره مفرد: (this, that) (این، آن)
صفات اشاره جمع: (these, those) (اینها، آنها)
اشاره به فاصله یا زمان نزدیک: (this, these) (این، اینها)
اشاره به فاصله یا زمان دور: (that, those) (آن، آنها)
This water is hot but that water is cold. (space)
این آب گرم است اما آن آب سرد است. (فاصله)
These toys are new but those toys are old. (space)
این اسباب بازی ها جدید هستند اما آن اسباب بازی ها قدیمی هستند. (فاصله)
I will never forget this case but that case is another story. (time)
من آن مورد را هرگز فراموش نخواهم کرد اما این مورد داستان دیگری دارد. (زمان)
I will make these decisions now but those decisions later. (time)
من این تصمیمات را الان می گیرم، اما آن تصمیم ها را بعدا می گیرم. (زمان)
توجه: شما باید بتوانید صفات اشاره (demonstrative adjectives) را از ضمایر اشاره (demonstrative pronouns) تشخیص بدهید. صفات اشاره (demonstrative adjectives) اسم ها را توصیف می کنند در حالی که ضمایر اشاره ((demonstrative pronouns) جای اسم در جمله را می گیرند.
These (adjective) knives are sharper than those. (pronoun)
این (صفت اشاره) چاقوها تیزتر از آنها (ضمیر اشاره) هستند.
This (pronoun) is cheaper than that (adjective) dress.
این (ضمیر اشاره) ارزانتر از آن (صفت اشاره) لباس است.
These (adjective) pencils are expensive but those (pronoun) are not.
این (صفت اشاره) مدادها گران هستند اما آنها (ضمیر اشاره) گران نیستند.
صفات توزیعی (Distributive Adjectives)
صفت های توزیعی کلماتی هستند که برای اشاره به اعضای یک گروه به عنوان یکی از افراد آن گروه استفاده می شود.
در زبان انگلیسی فقط چهار صفت توزیعی وجود دارد: (each, every, either, neither).
Each child in the club had access to the refrigerator
هر یک از کودکان این کلوپ به یخچال دسترسی دارند.
Every student was asked to keep their desk tidy
از همه دانش آموزان خواسته شد که نیمکت هایشان را تمیز نگه دارند.
Neither person had the strength to lift the required weighs
هیچ یک از دو نفر قدرت بالا بردن وزنه های خواسته شده را نداشتند.
توجه: صفات توزیعی (distributive adjectives) را با ضمایر توزیعی (pronouns adjectives). ضمایر جای اسم را می گیرند ولی صفات اسم را اصلاح می کنند.
I gave them each a copy of the script. (pronoun)
من به هر کسی یک نسخه کپی فیلمنامه را دادم. (ضمیر)
Each request will be given careful consideration. (adjective)
هر درخواستی دقیقاً مورد بررسی قرار می گیرد. (صفت)
We can each choose our own subject for research. (pronoun)
هرکداممان می توانیم موضوع خود را برای تحقیق انتخاب کنیم. (ضمیر)
صفات استفهامی (Interrogative Adjectives)
صفات استفهامی کلماتی هستند که با طرح یک سوال، اسم را تغییر می دهند. در اینجا به سه صفت استفهامی در زبان انگلیسی یعنی (what, whose, which) اشاره می کنیم.
آن چه کتابی است؟
کدام کتاب را بیشتر دوست دارید؟
Whose shoes are they?
آنها کفش های چه کسی است؟
توجه: صفات استفهامی را با ضمایر استفهامی اشتباه نگیرید. ضمایر جای اسمها را می گیرند و به تنهایی در جمله می مانند؛ اما صفت ها اسم را اصلاح می کنند.
صفات ملکی (Possessive Adjectives)
تعریف صفت ملکی: صفات ملکی کلماتی هستند که قبل از اسم می آیند و مالکیت را نشان می دهند. در ادامه به صفات ملکی رایج در زبان انگلیسی یعنی (my, your, his, her, its, our, their) (من، تو، او، او، آن، ما، آنها) اشاره می کنیم.
I walked to my school this morning
امروز صبح به مدرسه ام رفتم.
I put her money in a safe place
من پول او را در جای امنی قرار دادم.
When will your brother return home
چه زمانی برادر شما به خانه برمی گردد؟
We kicked the ball in their backyard
ما توپ را به حیاط خانه آنها انداختیم.
He came with our family to the football game
او آمد و با خانواده ما فوتبال بازی کرد.