تولید برنامه‌های تلویزیونی

Journalism

Producing TV shows

action replay/ˈækʃən ɹˈiːpleɪ

صحنه آهسته (در مسابقات ورزشی)

adapt/əˈdæpt 

اقتباس کردن

air/er 

پخش کردن (توسط رادیو و تلویزیون)

airtime/ˈɛrˌtaɪm

مدت زمان پخش (برنامه رادیویی یا تلویزیونی)

airwaves/ˈɛɹweɪvz

امواج رادیویی

appear/əˈpɪr 

منتشر شدن

autocue/ˌɔːɾoʊkjˈuː 

دستگاه اتوکیو

beam/biːm

ارسال کردن امواج رادیویی یا تلویزیونی

broadcastbrɔdˌkæst 

پخش کردن (برنامه رادیویی یا تلویزیونی)

broadcastingbrɔdˌkæstɪŋ 

پخش برنامه (تلویزیونی و رادیویی)

camerakæm.rə 

دوربین

channeltʃænl 

شبکه

commentarykɑmənˌtɛri 

گزارش (رویداد در حال وقوع)

commentate/kˈɑːməntˌeɪt 

گزارش کردن

coverkʌvr 

پوشش خبری دادن

coveragekʌvərɪdʒ 

پوشش (خبری، ورزشی و &#8230😉

creditkredɪt 

وام

cue card/kjˈuː kˈɑːɹd 

کارت یادآوری

dub/dʌbdub/dʌb

دوبله کردن

editedɪt

ویرایش کردن

green room/ˈɡriːn ruːm

اتاق استراحت هنرپیشگان تئاتر

feed/fiːd 

برنامه‌های ارسالی از ایستگاه مرکزی

instant replay/ˈɪnstənt ɹˈiːpleɪ

صحنه آهسته (مسابقات ورزشی و &#8230😉

interview/ˈɪntərvjuː

مصاحبه

interview/ˈɪntərvjuː 

مصاحبه کردن

introduce/ˌɪn.trəˈduːs 

معرفی کردن

networknetwɜːrk 

شبکه

off-air/ˈɔfˈɛɹ

پخش نشدن (از تلویزیون و رادیو)

on-air/ˌɑːnˈɛɹ

در حال پخش

pre-record/prirɛkərd

از پیش ضبط کردن (موسیقی و &#8230😉

presentpreznt

مجری (برنامه) بودن

product placementprɑːdʌkt ˈpleɪsmənt 

تبلیغات نامحسوس

public access/pˈʌblɪk ˈæksɛs 

دسترسی عمومی (تلویزیون و رادیو)

public service broadcastingpʌblɪk ˈsɜrvəs ˈbrɔdˌkæstɪŋ 

صدا و سیمای عمومی (وابسته به مردم نه دولت)

report/rɪˈpɔːrt

گزارش دادن

running order/ɹˈʌnɪŋ ˈɔːɹdɚ 

ترتیب (هنرپیشگان روی صحنه و &#8230😉

scheduleskedʒ.uːl

فهرست و زمان‌بندی برنامه‌های یک شبکه (تلویزیونی یا رادیویی)

screen/skrin 

به نمایش در آوردن

set/set

صحنه

showoʊ

نشان دادن

show businessoʊ ˈbɪznəs 

صنعت سرگرمی (فیلم، سینما و &#8230😉

sound/sɑʊnd 

صدا

sponsorspɑːnsər

حامی مالی

stationsteɪ.ʃən

ایستگاه (رادیو و تلویزیون)

studiostuːdioʊ 

استودیو (فیلم، ضبط صدا و&#8230😉

subtitlesʌbtaɪtl 

زیرنویس کردن (فیلم و&#8230😉

teletext/tˈɛlɪtˌɛkst

پیام‌نما

televisetelɪvaɪz

از تلویزیون پخش شدن

theme music/ˈθiːm mjuːzɪk 

تیتراژ

transmission/trænˈsmɪʃən 

پخش (رادیویی یا تلویزیونی)

transmit/trænzˈmɪt 

انتقال دادن (امواج رادیویی و &#8230😉

voice-overvɔɪs oʊvər 

صداگذاری روی فیلم

watershed/wˈɔːɾɚʃˌɛd 

زمان پخش برنامه‌های مناسب بزرگسالان

creditskrɛdɪts 

تیتراژ پایانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام