زندان و مربوطه به انگلیسی

Prison
بند اعدامی ها
زندانی
probation officer/proʊˈbeɪʃən ˈɔfəsər
افسر عفو مشروط
توقیف
حبس
فرار از زندان
فوق امنیتی
prison visitor/ˌprɪzn ˈvɪzɪtər
ملاقاتی
آزاد کردن
زندان
اعمال شاقه
نگهبان
مدت حبس
minimum security prison/ˈmɪnəməm sɪˈkjʊrəti ˈprɪzən
زندان باز
مشروط آزاد کردن
prisoner of conscience/ˈprɪzənər ʌv ˈkɑnʃəns
زندانی عقیدتی
پادگان
زندان باز
بازداشتگاه جوانان
فرار از زندان
به زندان انداختن
زندانبان
زندانی
بازداشتی (معمولاً بهدلیل سیاسی)
مرخصی مشروط به منظور کار کردن
عفو
فراری
مرخصی از زندان
مرکز بازپروری
محکوم به حبس ابد
تعلیق مراقبتی
ندامتگاه
نگهبان
گذراندن (مدت زمانی در زندان)
زندانی کردن
عفو مشروط
زندانی کردن
کانون بازپروری
زندانبان
بازداشتگاه
زندان
زندانی سابقهدار
بازداشت
سلول (زندان)
زندان
prisoner of war/ˌprɪznər əv ˈwɔːr
اسیر جنگی
ندامتگاه