square به انگلیسی

From Longman Dictionary

square1 /skweə $ skwer/ ●●● S2 W3 adjective

دارای چهار ضلع مساوی مستقیم و زاویه 90 درجه در گوشه ها

تشکیل یک زاویه 90 درجه یا نزدیک یا شبیه به زاویه 90 درجه

موازی با یک خط مستقیم

اگر بدن شخصی یا قسمتی از بدن او مربع باشد، پهن و قوی به نظر می رسد

کسی که مربع است خسته کننده و قدیمی است

square2 ●●● S2W3 noun [countable]

شکلی با چهار ضلع مساوی مستقیم با زاویه 90 درجه در گوشه ها

Example

The pair moved down the centre line and halted square and dead centre

Roy Fredericks always favoured the square cut

The three-bedroom home is about 2,500 square feet

In other words, Washington must remain urgently concerned about every square inch of the planet

 It’s important to be square with clients

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام