accept به انگلیسی
From Longman Dictionary
ac‧cept /əkˈsept/ ●●● S1 W1 verb
to take something that someone offers you, or to agree to do something that someone asks you to do
گرفتن چیزی که کسی به شما پیشنهاد می کند یا موافقت با انجام کاری که کسی از شما می خواهد انجام دهید
to decide that there is nothing you can do to change a difficult and unpleasant situation or fact and continue with your normal life
تصمیم بگیرید که هیچ کاری نمی توانید انجام دهید تا وضعیت یا واقعیت سخت و ناخوشایند را تغییر دهید و به زندگی عادی خود ادامه دهید
to decide that someone has the necessary skill or intelligence for a particular job, course etc or that a piece of work is good enough
تصمیم گیری در مورد اینکه فردی مهارت یا هوش لازم را برای یک شغل خاص، دوره آموزشی و غیره دارد یا اینکه یک کار به اندازه کافی خوب است.
to allow someone to become part of a group, society, or organization, and to treat them in the same way as the other members
اجازه دادن به فردی برای تبدیل شدن به بخشی از یک گروه، جامعه یا سازمان، و رفتاری مشابه با سایر اعضا
to agree to take or deal with something that someone gives you, or to say that it is suitable or good enough
موافقت کردن با گرفتن یا معامله با چیزی که کسی به شما می دهد، یا اینکه بگویید آن چیز مناسب یا به اندازه کافی خوب است
to decide to do what someone suggests or advises you should do
تصمیم بگیرید که کاری را که کسی به شما پیشنهاد یا توصیه می کند انجام دهید
to agree that what someone says is right or true
توافق بر این که چیزی که کسی می گوید درست یا درست است
Example
But wordings which did not take the shape of a request also soon came to be accepted
The office does not accept applications from non-residents
Norton is in prison for accepting bribes
My parents have always accepted me just as I am
Alice accepted the job of sales manager