bank به انگلیسی
From Longman Dictionary
bank1 /bæŋk/ ●●● S1 W1 noun [countable]
a business that keeps and lends money and provides other financial services
کسب و کاری که پول را نگه می دارد و به آن وام می دهد و سایر خدمات مالی را ارائه می دهد
دفتر محلی یک بانک
land along the side of a river or lake
زمین در کنار رودخانه یا دریاچه
a large mass of clouds, mist etc
توده بزرگی از ابرها، غبار و غیره
a large sloping mass of earth, sand, snow etc
توده شیب دار بزرگی از زمین، ماسه، برف و غیره
a large number of machines, television screens etc arranged close together in a row
تعداد زیادی ماشین، صفحه تلویزیون و غیره که در یک ردیف نزدیک به هم چیده شده اند
a supply of money used to gamble, that people can win
یک منبع پولی که برای قمار استفاده می شود، که مردم می توانند برنده شوند
a slope made at a bend in a road or racetrack to make it safer for cars to go around
شیبی که در پیچ جاده یا پیست مسابقه ایجاد می شود تا تردد خودروها ایمن تر شود
bank2 verb
to put or keep money in a bank
برای گذاشتن یا نگهداری پول در بانک
to keep your money in a particular bank
تا پول خود را در یک بانک خاص نگه دارید
if a plane banks, it slopes to one side when turning
اگر هواپيما بريزد، هنگام چرخش به يك طرف شيب دارد
to arrange something into a pile or into rows
چیدن چیزی به صورت توده یا ردیف
to form a mass of cloud, mist etc
برای تشکیل توده ای از ابر، مه و غیره
to cover a fire with wood or coal to keep it going for a long time
روی آتش را با چوب یا زغال بپوشانند تا برای مدت طولانی ادامه داشته باشد
Example
Dozens of candles were banked before the altar
The bobsled run has banked curves about a mile long
The enemy fighter banked left, then right
She’s managed to bank more than $300,000
