belt به انگلیسی

From Longman Dictionary

belt1 /belt/ ●●● S2 W3 noun

نواری از چرم، پارچه و غیره که به دور کمرتان می‌بندید تا لباس‌هایتان را بالا نگه دارید یا برای تزئین

مساحت وسیعی از زمین که دارای ویژگی های خاصی است یا افراد خاصی در آن زندگی می کنند

نوار دایره ای از چیزی مانند لاستیک که بخش هایی از ماشین را به هم متصل یا حرکت می دهد

belt2 verb

ضربه محکم به کسی یا چیزی

برای رفتن به جایی بسیار سریع

بستن چیزی با تسمه

belt

Example

The belt, like my bearskin necklace which I am wearing somewhat uncomfortably under my shirt, has spiritual value

He unbuckled his leather belt

She rummaged around, hoping for inspirationdiscarding brooches and beads and belts

It is happy pottering through Sloane Square or belting around Silverstone

We were belting down the motorway at 95 miles per hour

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام