bend به انگلیسی

From Longman Dictionary

bend1 /bend/ ●●● S3 W3 verb (past tense and past participle bent /bent/)

بخشی از بدن خود را طوری حرکت دهید که صاف نباشد و یا قائم نباشید

فشار دادن یا فشار دادن چیزی به طوری که دیگر صاف یا صاف نباشد

تا منحنی شود و دیگر صاف یا مستقیم نباشد

هنگامی که جاده خم می شود، جهت ایجاد یک منحنی را تغییر می دهد

bend2 noun

بخش خمیده چیزی، به ویژه جاده یا رودخانه

عملی که در آن بخشی از بدن خود را خم می کنید

Example

They ordered the young women to remove their upper garments and then to bend forward until their foreheads touched the cold sand

The branches of the tree bent over into the water

We had to bend the branches back so we could get through the bushes and back onto the path

You go around a bend and the farm is on the right

The taxi went around the bend at an alarming speed

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام