فـهرســت خدمــــات ≡

betray به انگلیسی

From Longman Dictionary

be‧tray /bɪˈtreɪ/ ●●○ verb [transitive]

بی وفایی نسبت به کسی که به شما اعتماد دارد، به طوری که او آسیب ببیند یا ناراحت شود

بی وفایی به کشور، شرکت و غیره خود، به عنوان مثال با دادن اطلاعات محرمانه به دشمنان آن

برای نشان دادن احساساتی که سعی در پنهان کردن آنها دارید

برای نشان دادن اینکه چیزی درست است یا وجود دارد، به ویژه زمانی که به راحتی متوجه آن نمی شود

Example

The documents betray a deep anti-Semitism in the country

He had felt betrayed by the visit, after hoping to be lifted out of his crushing depression by it

The former federal agent betrayed his country and gave away vital military secrets

Women can not betray me, for I have never made the mistake of trusting them

The new government has betrayed the ideals of the revolution

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat