big به انگلیسی

From Longman Dictionary

big1 /bɪɡ/ ●●● S1 W1 adjective (comparative bigger, superlative biggest)

اندازه یا مقدار بیش از حد متوسط

مهم و جدی

موفق یا محبوب، به ویژه در تجارت یا سرگرمی

خواهر یا برادر بزرگتر شما

بزرگتر یا بیشتر شبیه یک بزرگسال – به ویژه توسط کودکان یا زمانی که با کودکان صحبت می کنید استفاده می شود

انجام کاری تا حد زیادی

تا حد زیادی یا با انرژی زیاد انجام شود

برای تأکید بر بد بودن چیزی استفاده می شود

حروف بزرگ بزرگ هستند، به عنوان مثال G، R، A و غیره

کلمات بزرگ طولانی یا غیرعادی هستند و خواندن یا درک آنها دشوار است

Example

These jeans are too big

She struggled up the hill, carrying the baby and her big black bag

I hear you’re getting married – when’s the big day

He lives in a big house in upstate New York

It’s a simple repair that can prevent a big problem later

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام