blow به انگلیسی

From Longman Dictionary

blow1 /bləʊ $ bloʊ/ ●●● S2 W3 verb (past tense blew /bluː/past participle blown /bləʊn $ bloʊn/)

اگر باد یا جریانی از هوا می وزد، حرکت می کند

حرکت دادن یا به حرکت درآوردن چیزی به وسیله نیروی باد یا جریان هوا

تا هوا از دهان شما خارج شود

ایجاد صدا با عبور هوا از سوت، بوق و غیره

با انفجار یا با تیراندازی به چیزی به شدت آسیب رساندن یا از بین برد

از دست دادن یک فرصت خوب با اشتباه کردن یا با بی دقتی

خرج کردن پول زیادی در راه بی دقتی، به خصوص برای یک چیز

اگر فیوز برق منفجر شود یا قطعه ای از تجهیزات الکتریکی فیوز را منفجر کند، برق ناگهان از کار می افتد زیرا یک سیم نازک ذوب شده است.

اگر یک لاستیک منفجر شود، یا اگر یک ماشین با لاستیک منفجر شود، می ترکد

ساختن یا شکل دادن به چیزی با فرستادن هوا از دهان

چیزی را که قرار بود راز باشد، اعلام کند

blow2 ●●○ S3 W3 noun

عمل یا رویدادی که برای کسی مشکل یا ناراحتی ایجاد می کند

ضربه محکم با دست، ابزار یا سلاح کسی

عمل دمیدن

Example

Not being allowed to return to her own country was a blow from which she never really recovered

For the prosecution case to stand, it will be necessary to prove that Lenny McLean struck the fatal blow

It is a sweeping blow and only one who has seen them in action knows how tremendous it is

On the minus side, she’d blown a lot of money and received a couple of scares

His black hair was tousledblown by the wind, shining strands of it across his brown forehead

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام