book به انگلیسی

From Longman Dictionary

book1 /bʊk/ ●●● S1 W1 noun

مجموعه ای از صفحات چاپ شده که در یک جلد کنار هم قرار می گیرند تا بتوانید آنها را بخوانید

مجموعه ای از ورق های کاغذ که در یک جلد کنار هم قرار گرفته اند تا بتوانید روی آنها بنویسید

مجموعه ای از چیزها مانند تمبر، کبریت یا بلیط که در کنار هم در یک جلد کاغذی نگهداری می شوند

یکی از قسمت هایی که یک کتاب بسیار بزرگ مانند کتاب مقدس به آن تقسیم می شود

book2 ●●○ S3 verb

هماهنگی برای اقامت در یک مکان، غذا خوردن در یک رستوران، رفتن به تئاتر و غیره در زمان خاصی در آینده

ترتیب دادن برای اجرای شخصی مانند خواننده در یک تاریخ خاص

ترتیب دادن برای کسی که به هتل برود، با هواپیما پرواز کند و غیره

برای درج نام شخصی به همراه اتهامی که به آنها وارد شده است به طور رسمی در سوابق پلیس

زمانی که داور در یک بازی ورزشی به بازیکنی که قوانین را زیر پا گذاشته است، کارت زرد می گیرد، به عنوان تنبیه، رسماً نام بازیکن را در کتاب یادداشت می کند.

Example

It told me, he will write books of status

That is the sad story Jim Carlton tells in his forthcoming book about Apple Computer

Seth was paging through a book

So he set the play in a hotel room, and Frank and Betty Spencer were the honeymoon couple who booked in

Now, on Montana highways, you can really book

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام