bounce به انگلیسی

From Longman Dictionary

bounce1 /baʊns/ ●●● S3 verb

اگر توپ یا جسم دیگری پرش شود، یا شما آن را پرتاب کنید، بلافاصله پس از برخورد با سطح به بالا یا دور می‌شود.

بالا و پایین رفتن، به خصوص به این دلیل که به سطحی برخورد می کنید که از لاستیک ساخته شده است، دارای فنر و غیره است

اگر چک برگشتی، یا اگر بانکی چک را پس داد، بانک هیچ پولی پرداخت نمی کند زیرا پول کافی در حساب شخصی که آن را نوشته است وجود ندارد.

سریع و با انرژی زیاد راه برود

اگر چیزی جهش کند، در حین حرکت به سرعت بالا و پایین می رود

اگر نور یا صدا بپرد، به سطحی برخورد می کند و سپس به سرعت از آن دور می شود

اگر ایمیلی که ارسال می‌کنید برگشت یا بازگردانده شد، به شما برگردانده می‌شود و طرف مقابل به دلیل مشکل فنی آن را دریافت نمی‌کند.

مجبور کردن کسی به ترک یک مکان، شغل یا سازمان، به ویژه به این دلیل که کار اشتباهی انجام داده است

bounce2 noun

عمل بالا و پایین رفتن روی یک سطح

توانایی بالا و پایین رفتن روی یک سطح، یا توانایی آن سطح برای بالا و پایین کردن چیزی

انرژی زیادی که کسی دارد

موهایی که جهش دارند وضعیت بسیار خوبی دارند و اگر آن را فشار دهید به حالت خود باز می گردد

افزایش ناگهانی چیزی مانند میزان محبوبیت یک رهبر

Example

She tried to mail him several times but the message always bounced

Daks are known to bounce back, but this one looks beyond recall

The Nikkei 225-stock index has spent most of the past two years bouncing between 14000 and 20000

You get a bounce as the week progresses

Chang felt that the surface, which offered an unusually high bounce for an indoor court, suited a baseliner like himself

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام