breed به انگلیسی

From Longman Dictionary

breed1 /briːd/ ●●○ verb (past tense and past participle bred /bred/)

اگر حیوانات تولید مثل کنند، برای بچه دار شدن جفت می شوند

نگهداری از حیوانات یا گیاهان به منظور تولید نوزادان یا گیاهان جدید، به ویژه گیاهانی با کیفیت های خاص

برای ایجاد یک احساس یا شرایط خاص

اگر مکان، موقعیت یا چیزی، نوع خاصی از فرد را پرورش دهد، آن نوع را ایجاد می کند

breed2 ●●○ noun

نوعی حیوان که به عنوان حیوان خانگی یا در مزرعه نگهداری می شود

نوع خاصی از شخص یا نوع چیز

Example

The planned deregulation has bred concern that Petron will face stiffer competition and an erosion of its 42 percent market share

This is a pond where ducks breed

That said, do not be fooled into thinking that the Internet-only breed will automatically offer higher rates

Most dairy herds today are of Friesian or Holstein breeds

breed of men to whom truth was open not just to minor revisions and nice distinctions, but to management

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام