bus به انگلیسی

From Longman Dictionary

bus1 /bʌs/ ●●● S1 W2 noun (plural buses or busses especially American English) [countable]

وسیله نقلیه بزرگی که مردم برای سفر با آن پول پرداخت می کنند

مداری که قسمت های اصلی کامپیوتر را به هم متصل می کند تا سیگنال ها از یک قسمت کامپیوتر به قسمت دیگر ارسال شوند

bus2 verb (bused or bussed, busing or bussing) [transitive]

بردن یک فرد یا گروهی از افراد به جایی در اتوبوس

برای برداشتن ظروف کثیف از روی میزهای رستوران

bus
bus

Example

Which of them is nearest to a bus route

Or you can nominate friends, acquaintancesbartenders or bus drivers

We are sitting in the bus only

Mitchell probed the leftover debris on the plates Adrian had bussed

In 1989 the town had voted down a petition to close the school and bus the seventeen Granville students to Rochester Elementary

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام