فـهرســت خدمــــات ≡

capital به انگلیسی

From Longman Dictionary

cap‧i‧tal1 /ˈkæpətl/ ●●● S3 W1 noun

an important city where the main government of a country, state etc is

یک شهر مهم که در آن حکومت اصلی یک کشور، ایالت و غیره است

money or property, especially when it is used to start a business or to produce more wealth

پول یا دارایی، به ویژه زمانی که برای راه اندازی یک تجارت یا تولید ثروت بیشتر استفاده می شود

letter of the alphabet written in its large form, used for example at the beginning of someone’s name

یک حرف از الفبا که به شکل بزرگ نوشته شده است، به عنوان مثال در ابتدای نام یک نفر استفاده می شود

a place that is a centre for an industry, business, or other activity

مکانی که مرکز یک صنعت، تجارت، یا سایر فعالیت‌ها است

the top part of a column (=a long stone post used in some buildings)

قسمت بالای یک ستون (= ستون سنگی بلندی که در برخی ساختمان‌ها استفاده می‌شود)

capital2 ●●○ adjective

a capital letter is one that is written or printed in its large form 

حرف بزرگ حرفی است که به شکل بزرگ نوشته یا چاپ شود

relating to money that you use to start a business or to make more money

مربوط به پولی است که برای راه اندازی یک کسب و کار یا کسب درآمد بیشتر استفاده می کنید

fund

Example

The food associated with economic capital is characterized by rich sauces and desserts, and rare and luxurious items such as truffles

The nation state, particularly in the third world and the erstwhile Eastern bloc, is the agent of global capital

Typically too, nationalized industry balance sheets show capital as amounts owed to the central government

Some investment managers may compensate by making a slight switch in emphasis towards capital growth investments and away from high yielding equities

We intend to lighten the burden of capital taxes and reform the taxation of savings

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat