carry به انگلیسی
From Longman Dictionary
car‧ry1 /ˈkæri/ ●●● S1 W1 verb (carried, carrying, carries)
to hold something in your hand or arms, or support it as you take it somewhere
برای گرفتن چیزی در دست یا بازوهای خود، یا حمایت از آن در حالی که آن را به جایی می برید
to take people or things from one place to another in a vehicle, ship, or plane
بردن افراد یا اشیا از مکانی به مکان دیگر در وسیله نقلیه، کشتی یا هواپیما
if a pipe, wire etc carries something such as liquid or electricity, the liquid, electricity etc flows or travels along it
اگر لوله، سیم و غیره چیزی مانند مایع یا برق را حمل کند، مایع، برق و غیره در طول آن جریان یا حرکت می کند.
to cause something to move along or support something as it moves along
باعث حرکت دادن چیزی یا حمایت از چیزی در حین حرکت کردن
to have something with you in your pocket, on your belt, in your bag etc everywhere you go
هر جا که می روید، در جیب، روی کمربند، در کیف و غیره چیزی با خود داشته باشید
to have something as a particular quality
داشتن چیزی به عنوان یک کیفیت خاص
if a newspaper, a television or radio broadcast, or a website carries a piece of news, an advertisement etc, it prints it or broadcasts it
اگر یک روزنامه، یک برنامه تلویزیونی یا رادیویی، یا یک وب سایت خبری، آگهی و غیره را حمل می کند، آن را چاپ یا پخش می کند.
if something carries information, the information is written on it
اگر چیزی حامل اطلاعات باشد، اطلاعات روی آن نوشته می شود
to be responsible for doing something
مسئول انجام کاری
if a shop carries goods, it has a supply of them for sale
اگر مغازه ای کالایی را حمل می کند، عرضه ای از آنها برای فروش دارد
if a wall etc carries something, it supports the weight of that thing
اگر دیوار و غیره چیزی را حمل کند، وزن آن چیز را تحمل می کند
to take something or someone to a new place, point, or position
بردن چیزی یا کسی به مکان، نقطه یا موقعیت جدید
if a person, animal, or insect carries a disease, they can pass it to other people or animals even if they are not ill themselves
اگر شخصی، حیوان یا حشره ای ناقل بیماری باشد، می تواند آن را به افراد یا حیوانات دیگر منتقل کند، حتی اگر خودشان بیمار نباشند.
if a crime carries a particular punishment, that is the usual punishment for the crime
اگر جرمی دارای مجازات خاصی باشد، مجازات معمول آن جرم است
if a sound carries, it goes a long way
اگر یک صدا حمل می کند، راه طولانی را طی می کند
if a ball carries a particular distance when it is thrown, hit, or kicked, it travels that distance
اگر توپی هنگام پرتاب، ضربه یا لگد مسافت خاصی را طی کند، آن فاصله را طی می کند
to sing a tune using the correct notes
برای خواندن یک آهنگ با استفاده از نت های صحیح
to persuade a group of people to support you
برای متقاعد کردن گروهی از مردم برای حمایت از شما
if someone carries a state or local area in a US election, they win in that state or area
اگر کسی در انتخابات ایالات متحده یک ایالت یا منطقه محلی را انتخاب کند، در آن ایالت یا منطقه برنده می شود
to stand and move in a particular way, or to hold part of your body in a particular way
برای ایستادن و حرکت به روشی خاص یا نگه داشتن بخشی از بدن خود به روشی خاص
if a group carries someone who is not doing enough work, they have to manage without the work that person should be doing
اگر یک گروه فردی را حمل می کند که به اندازه کافی کار نمی کند، باید بدون کاری که آن فرد باید انجام دهد، مدیریت کند
if a woman is carrying a child, she is pregnant
اگر زنی حامله بچه باشد، حامله است
to weigh a particular amount more than you should or than you did
برای وزن کردن یک مقدار خاص بیشتر از آنچه باید یا بیشتر از آنچه که وزن داشتید
to put a number into the next row to the left when you are adding numbers together
برای قرار دادن یک عدد در ردیف بعدی سمت چپ هنگامی که اعداد را با هم جمع می کنید
Example
Mike carries 300 pounds on his 6-foot, 4-inch body
Laura carries an unmistakable air of authority
Rivers carry debris out to the sea, and it then settles on the bottom
I hope she can carry on for a while longer
Three days later Love arrived in Stockton carrying the head of one man and the hand of another