فـهرســت خدمــــات ≡

cast به انگلیسی

From Longman Dictionary

cast1 /kɑːst $ kæst/ ●●○ W3 verb (past tense and past participle cast)

to make light or a shadow appear somewhere

تا نور یا سایه ای در جایی ظاهر شود

به سرعت در یک جهت خاص نگاه کنید

برای ساختن یک شی با ریختن فلز مایع، پلاستیک و غیره در قالب

انتخاب کنید که کدام افراد نقش های خاصی را در یک نمایشنامه، فیلم و غیره بازی کنند

برای در نظر گرفتن یا توصیف شخصی به عنوان یک نوع خاص از افراد

چیزی را به جایی پرت کردن

برای انداختن نخ یا تور ماهیگیری در آب

مجبور کردن کسی برای رفتن به جایی ناخوشایند

وقتی مار پوست خود را می اندازد، لایه بالایی پوست به آرامی می افتد

cast2 ●●○ noun [countable]

همه افرادی که در یک نمایشنامه، فیلم و غیره بازی می کنند

یک کیف محافظ سخت که روی بازو، پا و غیره قرار می گیرد زیرا استخوان شکسته است

که در آن فلز مایع، پلاستیک و غیره می ریزید تا جسمی به شکل خاصی بسازید یا جسمی که به این شکل ساخته شده است.

عمل پرتاب یک نخ ماهیگیری به داخل آب

مقدار کمی از یک رنگ خاص

مشکلی در چشم شما که باعث می شود به پهلو نگاه کند

توده کوچکی از خاک که یک کرم روی سطح زمین تولید می کند

Example

Cast your line across the current and upstream

The meat industry complained that the nutrition chart cast its products in an unfavorable way

The same approach can be used where the shade is cast by a wallfence or building

The granite columns give a pinkish cast to the base of the building

Mandy has to have her arm in a cast for six weeks

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat