stop به انگلیسی
توقف / ایست / ترک کردن
توقف / ایست / ترک کردن
مسیر / راه / روش
عشق / محبت / دوست داشتن
گفتن / حرف / اظهار / سخن
From Longman Dictionary good1 /ɡʊd/ ●●● S1 W1 adjective (comparative better /ˈbetə $ -ər/, superlative best /best/) of a high standard or quality با استاندارد یا کیفیت بالا able to do something well بتواند کاری را به خوبی انجام دهد used about something…
مادر / مامان
اکنون / حالا
چیزی / یک چیزی
تاریک / تیره / سیاه