charge به انگلیسی

From Longman Dictionary

charge1 /tʃɑːdʒ $ tʃɑːrdʒ/ ●●● S1 W1 noun

مقدار پولی که باید برای کالا یا خدمات بپردازید

موقعیت کنترل یا مسئولیت گروهی از افراد یا یک فعالیت

اگر کسی یا چیزی تحت مسئولیت شما باشد، شما مسئول مراقبت از آنها هستید

کسی که شما مسئول مراقبت از او هستید

بیانیه رسمی پلیس مبنی بر اینکه ممکن است فردی مرتکب جرم شده باشد

بیانیه ای نوشتاری یا گفتاری که در آن شخصی به خاطر انجام کار بد یا غیرقانونی سرزنش می شود

حمله ای که در آن سربازان یا حیوانات خیلی سریع به سمت کسی یا چیزی حرکت می کنند

الکتریسیته ای که به یک قطعه از تجهیزات الکتریکی مانند باتری وارد می شود

مواد منفجره ای که در چیزی مانند بمب یا تفنگ قرار داده می شود

قدرت احساسات قوی

دستور برای انجام کاری

charge2 ●●● S1 W2 verb

برای چیزی که می فروشید از کسی مقدار خاصی پول بخواهید

برای ثبت هزینه چیزی در حساب شخصی، تا بعداً آن را پرداخت کند

پرداخت برای چیزی با کارت اعتباری

اعلام رسمی اینکه ممکن است فردی مرتکب جرم شده باشد

به طور علنی بگویید که فکر می کنید کسی کار اشتباهی انجام داده است

عمداً به سرعت در جایی بدوید یا راه بروید

عمدا به سرعت به سمت کسی یا چیزی هجوم بردند تا به او حمله کنند

اگر باتری شارژ شود، یا اگر آن را شارژ کنید، برق را می گیرد و ذخیره می کند

دستور دادن به کسی برای انجام کاری یا مسئول ساختن آن

برای پر کردن اسلحه

Example

There is a charge for the use of the swimming pool

A commander in each county was to have charge of the local militia

Cases of child abuse have a strong emotional charge

The hotel charges $125 a night

Gibbons has been charged with murder

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام