فـهرســت خدمــــات ≡

check in به انگلیسی

From Longman Dictionary

check in phrasal verb

if you check in or are checked in at a hotel or airport, you go to the desk and report that you have arrived

اگر وارد هتل یا فرودگاه شوید یا در هتل یا فرودگاه تحویل بگیرید، به میز می روید و اعلام می کنید که وارد شده اید

چمدان های خود را در یک مکان رسمی بگذارید تا آنها را در هواپیما یا قطار قرار دهید، یا برای انجام این کار، کیف های شخصی را بردارید.

با کسی تماس بگیرید و به او بگویید که در امان هستید یا کجا هستید

اگر کاربر یک سیستم شبکه اجتماعی به مکانی مراجعه کند، در سیستم نشان می دهد که آنجاست

check-in noun

مکانی که ورود خود را به فرودگاه، هتل، بیمارستان و غیره گزارش می دهید

فرآیند گزارش ورود شما به فرودگاه، هتل، بیمارستان و غیره

عمل نشان دادن در یک سیستم شبکه اجتماعی که در یک مکان خاص هستید

Example

They had checked in at 1: 30 in the morning on a Saturday

But with electronic ticketing, you can still get advanced seat assignmentscheck in at curbside and accrue frequent flier mileage

And once you’re online your mail program can automatically check in at whatever interval you like

Separate check-in at London Gatwick. 20 kilos baggage allowance

In addition, the automated check-in facility will alert readers to current issues of periodicals as soon as they are processed

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat