close به انگلیسی
From Longman Dictionary
close1 /kləʊz $ kloʊz/ ●●● S1 W1 verb
to shut something in order to cover an opening, or to become shut in this way
بستن چیزی برای پوشاندن دهانه یا به این ترتیب بسته شدن
to move the parts of something together so that there is no longer a space between them
برای جابجایی اجزای یک چیز در کنار هم به طوری که دیگر فاصله ای بین آنها نباشد
if a shop or building closes, or you close it, it stops being open to the public for a period of time
اگر مغازه یا ساختمانی بسته شود، یا شما آن را ببندید، برای مدتی به روی عموم باز نخواهد شد
if a company, shop etc closes, or you close it, it stops operating permanently
اگر یک شرکت، مغازه و غیره بسته شود، یا شما آن را ببندید، برای همیشه کارش متوقف می شود
to end or to make something end, especially in a particular way
به پایان رساندن یا پایان دادن به چیزی، به ویژه به روشی خاص
to be worth a particular amount of money at the end of a day’s trading (=the buying and selling of shares) on the stock exchange
ارزش پول خاصی در پایان معاملات یک روزه (=خرید و فروش سهام) در بورس اوراق بهادار
to finish on a particular date
در یک تاریخ خاص به پایان برسد
to make the distance or difference between two things smaller
تا فاصله یا تفاوت بین دو چیز کوچکتر شود
to make taking part in an activity or using an opportunity no longer possible
شرکت در یک فعالیت یا استفاده از یک فرصت دیگر امکان پذیر نباشد
if someone’s hands, arms etc close around something, or are closed around something, they hold it firmly
اگر دستها، بازوها و غیره کسی دور چیزی ببندند یا دور چیزی بسته باشند، آن را محکم نگه میدارند
if a wound closes, or if someone closes it, the edges grow together again or are sewn together
اگر زخمی بسته شود، یا اگر کسی آن را ببندد، لبه ها دوباره به هم رشد می کنند یا به هم دوخته می شوند
close2 /kləʊs $ kloʊs/ ●●● S1 W1 adjective (comparative closer, superlative closest)
not far from someone or something
از کسی یا چیزی دور نیست
near to something in time
نزدیک به چیزی در زمان
seeming very likely to happen or very likely to do something soon
به نظر می رسد بسیار محتمل است که اتفاق بیفتد یا به احتمال زیاد کاری به زودی انجام شود
if two people are close, they like or love each other very much
اگر دو نفر صمیمی باشند، همدیگر را خیلی دوست دارند یا دوست دارند
very similar to each other
بسیار شبیه به یکدیگر
looking at, thinking about, or watching something very carefully
با دقت به چیزی نگاه کردن، فکر کردن یا تماشا کردن آن
if a number or amount is close to another number or amount, it is not much higher or lower than it
اگر عدد یا مقداری به عدد یا مقدار دیگری نزدیک باشد، خیلی بیشتر یا کمتر از آن نیست
finishing or being played, fought etc with both sides almost equal
تمام کردن یا بازی کردن، جنگیدن و غیره با هر دو طرف تقریبا برابر
used when you have only just managed to avoid something bad, dangerous, or embarrassing happening
زمانی استفاده می شود که به تازگی موفق شده اید از اتفاق بد، خطرناک یا شرم آور جلوگیری کنید
very nearly getting, finding, or achieving something
تقریباً به چیزی نزدیک می شود، پیدا می کند یا به چیزی می رسد
relating to a situation in which people work well with each other or talk to each other often
مربوط به موقعیتی است که در آن افراد به خوبی با یکدیگر کار می کنند یا اغلب با یکدیگر صحبت می کنند
with little or no space around something or between things
با فضای کم یا بدون فضای اطراف چیزی یا بین چیزها
uncomfortably warm because there seems to be no air
به طرز ناراحت کننده ای گرم است زیرا به نظر می رسد هوا وجود ندارد
unwilling to tell people about something
حاضر نیست در مورد چیزی به مردم بگوید
not generous
سخاوتمندانه نیست
close3 /kləʊs $ kloʊs/ ●●● S2 W2 adverb
not far away
دور نیست
close4 /kləʊz $ kloʊz/ ●○○ noun
the end of an activity or of a period of time
پایان یک فعالیت یا یک دوره زمانی
close5 /kləʊs $ kloʊs/ noun
used in street names for a road that has only one way in or out
در نام خیابان ها برای جاده ای استفاده می شود که فقط یک راه به داخل یا خارج دارد
the area and buildings surrounding a cathedral
منطقه و ساختمان های اطراف یک کلیسای جامع
Example
Anheuser-Busch even threatened to close its St Louis plant if the tax measure passed, though nobody believed that
Rosen has worked politically for Kennedy since his 1980 presidential primary run and developed a close friendship with the senator
At the close of trading on the stock market, Ciena shares were up to $37
Exactly when the Gingrich case will come to a close has become a matter of bitter dispute
I remember the close of each of those weekend nights as a prolonged farewell