company به انگلیسی

From Longman Dictionary

com‧pa‧ny /ˈkʌmpəni/ ●●●  noun 

a business organization that makes or sells goods or services

یک سازمان تجاری که کالا یا خدمات می‌سازد یا می‌فروشد

when you are with other people and not alone

وقتی با دیگران هستید و تنها نیستید

people who are visiting you in your home

افرادی که در خانه شما را ملاقات می کنند

your friends or the group of people you spend time with

دوستانتان یا گروهی از افرادی که با آنها وقت می‌گذرانید

a group of actorsdancers, or singers who work together

گروهی از بازیگران، رقصندگان یا خوانندگانی که با هم کار می کنند

a group of people who are together in the same place, often for a particular purpose or for social reasons

گروهی از مردم که در یک مکان با هم هستند، اغلب برای یک هدف خاص یا به دلایل اجتماعی

a group of about 120 soldiers who are usually part of a larger group

گروهی متشکل از 120 سرباز که معمولاً بخشی از یک گروه بزرگتر هستند

Economy

Example

Now that she’s gone, I really miss her company

It’s not company policy to exchange goods without a receipt

I was grateful for Jean’s company on the long journey up to Edinburgh

I go to French evening classes, for the company as much as for the French

The company was set up in 1975

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام