فـهرســت خدمــــات ≡

cough به انگلیسی

From Longman Dictionary

cough1 /kɒf $ kɒːf/ ●●● S3 W3 verb [intransitive]

به طور ناگهانی هوا را با صدایی کوتاه، اغلب مکرر، از گلوی خود خارج کنید

برای ایجاد صدای ناگهانی مانند سرفه کردن کسی

cough2 ●●● S3W3 noun [countable]

یک وضعیت پزشکی که باعث می شود شما زیاد سرفه کنید

عمل یا صدایی که هنگام سرفه ایجاد می شود

Example

The old car coughed and sputtered before starting

Is the pain worsened by straining or coughing

Hugh seemed too weary to cough

The juggernaut started with a cough and splutter, was thrown into gear and began to move off down the narrow road

I find honey is the best thing for a cough

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat