cow به انگلیسی

From Longman Dictionary

cow1 /kaʊ/ ●●● S2 noun [countable]

حیوان بزرگ ماده که در مزارع نگهداری می شود و برای تولید شیر یا گوشت استفاده می شود

حیوان نر یا ماده از این نوع

ماده برخی از حیوانات بزرگ مانند فیل یا نهنگ

یک کلمه توهین آمیز برای زنی که فکر می کنید احمقانه یا ناخوشایند است

cow2 verb [transitive]

ترساندن کسی برای وادار کردن او به کاری

cow
cow

Example

This part of West London seemed like the country to me, with none of the disadvantages, no cows or farmers

Suet, I believe, is cow fat

Arizona Game and Fish is offering a $ 500 reward for information on a cow elk poaching near Payson about April 17

The men might be cowed for the time being

He should have been cowed and compromised by fear and debt, but he was not

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام