crowd به انگلیسی
From Longman Dictionary
crowd1 /kraʊd/ ●●● S3 W2 noun
گروه زیادی از مردم که دور هم جمع شده اند تا کاری انجام دهند، مثلاً برای تماشای چیزی یا اعتراض به چیزی
a group of people who know each other, work together etc
گروهی از افرادی که یکدیگر را می شناسند، با هم کار می کنند و غیره
crowd2 ●●○ verb
if people crowd somewhere, they gather together in large numbers, filling a particular place
اگر مردم در جایی ازدحام کنند، تعداد زیادی دور هم جمع می شوند و یک مکان خاص را پر می کنند
if people or things crowd a place, there are a lot of them there
اگر افراد یا چیزهایی در مکانی شلوغ می شوند، تعداد زیادی از آنها در آنجا وجود دارد
if thoughts or ideas crowd your mind or memory, they fill it, not allowing you to think of anything else
اگر افکار یا ایده ها ذهن یا حافظه شما را شلوغ کنند، آن را پر می کنند و به شما اجازه نمی دهند به چیز دیگری فکر کنید
to make someone angry by moving too close to them
برای عصبانی کردن کسی با نزدیک شدن بیش از حد به او
to make someone angry or upset by making too many unfair demands on them
برای عصبانی کردن یا ناراحت کردن کسی با درخواست بیش از حد ناعادلانه از او
Fans crowded around the rear entrance of the concert hall, hoping to catch a glimpse of the band
Stop crowding me! I need time to make this decision
A jumble of confused thoughts crowded my brain
Angry protesters crowded the courthouse steps
As the light grows dimmer, the monuments feel even larger, more crowded around us, a city of the dead