cry به انگلیسی

From Longman Dictionary

cry1 /kraɪ/ ●●● S2 W2 verb (cried, crying, cries)

برای تولید اشک از چشمان شما، معمولاً به این دلیل که شما ناراضی یا آسیب دیده اید

فریاد زدن یا گفتن چیزی با صدای بلند

اگر حیوانات یا پرندگان گریه کنند، صدای بلندی تولید می کنند

cry2 ●●○ W3 noun (plural cries)

صدای بلندی که بیانگر یک احساس قوی مانند درد، ترس یا لذت است

یک کلمه یا عبارت فریاد زده

دوره ای که در طی آن اشک از چشمان شما سرازیر می شود، معمولاً به این دلیل که شما ناراضی هستید

عبارتی که برای متحد کردن مردم در حمایت از یک عمل یا ایده خاص استفاده می شود

صدایی که توسط یک حیوان خاص ایجاد می شود

Portrait of little asian crying girl little rolling tears weeping emotion hurt pain fit drops cheek
Portrait of little asian crying girl little rolling tears weeping emotion hurt pain fit drops cheek

Example

The seagulls on the cliffs were crying loudly

Kim’s eyes were red and she looked as though she’d been crying

The film was so sad, it made me cry

That seems a far cry from just a few years ago when the only diesels were lorriesbuses and the occasional taxi

All at once I felt the ground moving under my feet, and cries issuing from it

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام