cut به انگلیسی

From Longman Dictionary

cut1 /kʌt/ ●●● S1 W1 verb (past tense and past participle cut, present participle cutting)

کم کردن مقدار چیزی

تقسیم کردن چیزی یا جدا کردن چیزی از قسمت اصلی آن با استفاده از قیچی، چاقو و غیره

با چاقو، قیچی و غیره چیزی کوتاهتر بسازید، مخصوصاً برای اینکه آن را تمیزتر کنید

برای حذف قطعات از یک فیلم، کتاب، سخنرانی و غیره، به عنوان مثال به این دلیل که خیلی طولانی است یا ممکن است باعث آزار مردم شود

سوراخ کردن یا علامت گذاری روی سطح چیزی یا باز کردن آن با ابزار نوک تیز

به خود آسیب بر روی چیزی تیز که پوست را می شکند و باعث خونریزی شما می شود

ساختن یا شکل دادن چیزی از یک قطعه جامد چوب، فلز و غیره با استفاده از ابزار تیز

بریدن چیزی مانند فلز یا طناب به منظور فرار کسی از جایی که به دام افتاده است

اگر ابزاری خوب، بد و غیره برش دهد، چیزها را خوب یا بد برش می دهد و غیره

اگر یک تکه لباس به روش خاصی بریده شده باشد، طراحی و ساخت آن به همین صورت است

برای حذف چیزی از یک سند یا فایل در رایانه

برای رسیدن به جایی سریعتر و مستقیمتر از راه معمول

برای تقسیم یک منطقه به دو یا چند قسمت

برای تقسیم یک بسته کارت به دو قسمت

برای تهیه سی دی، آهنگ و غیره برای خرید مردم

تا قسمت بالایی از محصولاتی مانند گندم را قبل از جمع آوری آنها جدا کنید

قسمت های یک فیلم را کنار هم قرار دهید تا داستانی پیوسته بسازند و از شر قسمت هایی که نمی خواهید خلاص شوید

اگر خطی خط دیگری را قطع کند، در نقطه خاصی از یکدیگر عبور می کنند

اگر کودک دندانی را ببرد، دندان شروع به رشد می کند

cut2 ●●● S2 W2 noun

کاهش در اندازه یا مقدار چیزی، به ویژه مقدار پولی که توسط یک دولت یا شرکت خرج می شود

زخمی که زمانی ایجاد می شود که چیزی تیز پوست شما را بریده است

سوراخ یا علامت باریکی در سطح چیزی که توسط ابزار یا شی تیز ایجاد می شود

عمل کوتاه کردن موهای کسی

مدلی که موهای شما کوتاه می شود

سبکی که لباس ها در آن ساخته شده اند

someone’s share of something, especially money

سهم کسی از چیزی، به ویژه پول

عمل حذف بخشی از یک فیلم، نمایشنامه، قطعه نوشته و غیره، یا بخشی که حذف شده است

فرآیند کنار هم قرار دادن قسمت های مختلف یک فیلم و حذف قسمت هایی که نمایش داده نمی شوند

یکی از آهنگ ها یا قطعات موسیقی در یک آلبوم، سی دی و غیره

یک تکه گوشت که به اندازه مناسب برای پختن یا خوردن بریده شده باشد

جاده ای که از میان تپه ای ساخته شده است

Example

Mr Bates, prospective Conservative candidate for Langbaurgh, claimed the fire service training budget had been drastically cut

Kids cut class and ran down the street to watch the fire

Cut the fish into four pieces and serve hot or warm

Schools receive a 34% cut of the money the state lottery earns

The new management has promised that there will be no job cuts

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام