dead به انگلیسی

From Longman Dictionary

dead1 /ded/ ●●● S1 W1 adjective 

دیگر زنده نیست

کار نمی کند زیرا برق وجود ندارد

قبلا استفاده شده است

مکانی که مرده است خسته کننده است زیرا هیچ چیز جالب یا هیجان انگیزی در آنجا اتفاق نمی افتد

فعال یا در حال استفاده نیست

بخشی از بدن شما که مرده است هیچ احساسی در آن ندارد، به خصوص به این دلیل که خون رسانی به آن قطع شده است

نشان دادن هیچ احساس یا همدردی

خیلی خستم

کاملاً یا دقیقاً – برای تأکید بر آنچه می گویید استفاده می شود

در مشکل جدی

یک سیاره مرده هیچ حیاتی در آن وجود ندارد

وقتی توپ در برخی بازی ها مرده است، دیگر در محوطه بازی نیست

dead2 adverb informal 

به صورت کامل

بسیار

Example

The dead man’s wife was questioned by police

For Dorian, this was more terrible than the dead body in the room

She’s no longer breathing – I think she’s dead

Stef, Hugo pointed out, was dead set against junk food

It stopped me dead in my tracks

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام