direction به انگلیسی

From Longman Dictionary

di‧rec‧tion /dəˈrekʃən, daɪ-/ ●●● S1 W1 noun

روشی که چیزی یا شخصی حرکت می کند، با آن روبرو می شود یا هدف قرار می گیرد

روش کلی که در آن شخص یا چیزی تغییر یا توسعه می یابد

کنترل، مدیریت یا مشاوره

جایی که چیزی از کجا می آید یا چیزی به کجا منتهی می شود

یک هدف یا هدف کلی

دستورالعمل های داده شده به بازیگران و سایر افرادی که روی یک فیلم، نمایشنامه و غیره کار می کنند

Example

 Frightened by the sound of footsteps, the rabbits ran off in all directions

It points the way to new directions for the late 1980s and 1990s

 Tornadoes usually form when rising warmmoist air rotates, as winds from opposite directions collide

I was hoping he wouldn’t look in our direction and notice us sitting there

The sound of shots came from the direction of the compound, a quarter of a mile away

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام