فـهرســت خدمــــات ≡

dry به انگلیسی

From Longman Dictionary

dry1 /draɪ/ ●●● S2 W2 adjective (comparative drier, superlative driest)

بدون آب یا مایع در داخل یا روی سطح

داشتن باران یا رطوبت بسیار کم

کسی که شوخ طبعی دارد، در حالی که به نظر می رسد جدی است، چیزهای خنده دار و هوشمندانه ای می گوید

خسته کننده، بسیار جدی و بدون طنز

مشروبات الکلی ننوشید یا اجازه نمی دهید الکل به فروش برسد

وقتی صحبت می کنید هیچ احساسی نشان نمی دهید

تشنه

dry2 ●●● S2 W3 verb (dried, drying, dries) [intransitive, transitive]

چیزی را خشک کردن، یا خشک شدن

بشقاب ها، ظروف و غیره را بعد از شستن با پارچه خشک کنید

Example

The vehicle was found upside down in a dry creek bed

The wood was dry and it burned easily

My other problem, Holmes, is that the subject matter can really be a little dry

I like to hang the sheets out to dry. It gives them a fresh smell

Leave the dishes on the draining board to dry

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat