earn به انگلیسی

From Longman Dictionary

earn /ɜːn $ ɜːrn/ ●●● S2 W2 verb

برای کاری که انجام می دهید مقدار مشخصی پول دریافت کنید

کسب سود از تجارت یا از گذاشتن پول در بانک و غیره

انجام کاری یا داشتن ویژگی هایی که باعث می شود شما شایسته کاری باشید

اگر اعمال یا خصوصیات شما چیزی برای شما به ارمغان بیاورد، شما را شایسته داشتن آن می کند

Example

The Washington Post Company earned $187 million in 1987

It was twice what he earned

Poors 500 Index and reinvested the dividends, he would have earned a healthy 37. 5 percent return

Gail earned her place on the team by practicing hard

Our finances look better if we include the profit earned on the sale of our London offices

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام