electricity به انگلیسی

From Longman Dictionary

e‧lec‧tri‧ci‧ty /ɪˌlekˈtrɪsəti, ˌelɪk-/ ●●● S2 W3 noun

نیرویی که توسط سیم‌ها، کابل‌ها و غیره حمل می‌شود و برای تامین نور یا گرما، کارکرد ماشین‌ها و غیره استفاده می‌شود.

یک احساس هیجان

Example

Paying regular bills such as gas and electricity is much easier this way

Much of the new demand will come from a doubling in the amount of gas consumed by electricity generators

As in electricity, a positive charge glances away from a positive charge: like charges repel each other

kind of electricity seemed to be gathering inside them

It’s still not clear exactly what happened but somehow the electricity surged into the ground around the pole

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام