فـهرســت خدمــــات ≡

enter به انگلیسی

From Longman Dictionary

en‧ter /ˈentə $ -ər/ ●●● S2 W1 verb

رفتن یا آمدن به مکانی

برای شروع کار در یک حرفه یا سازمان خاص یا شروع به تحصیل در یک مدرسه یا دانشگاه

شروع به شرکت در یک فعالیت یا درگیر شدن در یک موقعیت

برای قرار دادن اطلاعات در رایانه با فشار دادن کلیدها

اگر وارد یک سیستم کامپیوتری شوید، کامپیوتر به شما اجازه استفاده از آن را می دهد

برای نوشتن اطلاعات در قسمت خاصی از فرم، سند و غیره

ترتیب دادن شرکت در مسابقه، مسابقه، امتحان و غیره، یا ترتیب دادن برای شرکت شخص دیگری

برای شروع یک دوره زمانی که اتفاقی می افتد

اگر ایده، فکر و غیره جدیدی وارد ذهن شما شود، یا کیفیت جدیدی وارد چیزی شود، ناگهان شروع به وجود می‌کند.

برای بیانیه رسمی

Example

People walked many miles just to enter a church building even once a month

He has entered a special defence of alibi in respect of the alleged taxi crimes

Previously, people entered caves to Join with the Goddess’s body

Mozart decided to enter into the prevailing spirit of the place

Jason plans to enter the Navy

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat