exercise به انگلیسی

From Longman Dictionary

ex‧er‧cise1 /ˈeksəsaɪz $ -ər-/ ●●● S2 W2 noun

فعالیت های بدنی که برای سالم ماندن و قوی تر شدن انجام می دهید

یک حرکت یا مجموعه ای از حرکات که به طور منظم برای حفظ سلامت بدن خود انجام می دهید

فعالیت یا فرآیندی که به شما کمک می کند مهارت خاصی را تمرین کنید

مجموعه ای از سوالات در یک کتاب که دانش یا مهارت دانش آموز را می سنجد

فعالیت یا موقعیتی که کیفیت یا نتیجه خاصی دارد

مجموعه ای از فعالیت ها برای آموزش سربازان و غیره

exercise2 ●●○ S3 W2 verb

برای استفاده از قدرت، حق یا کیفیتی که دارید

انجام ورزش یا فعالیت های بدنی برای سالم ماندن و قوی تر شدن

تا قسمت خاصی از بدن خود را به حرکت درآورید تا قوی تر شود

برای اینکه حیوانی را سالم و قوی نگه دارد راه برود یا بدود

برای وادار کردن کسی به فکر کردن درباره موضوع یا مشکل و فکر کردن به نحوه برخورد با آن

اگر چیزی کسی را تمرین دهد، همیشه در مورد آن فکر می کند و بسیار مضطرب یا نگران است – اغلب به صورت طنز استفاده می شود.

Example

It is expenditure incurred under a new contract made when the option is exercised

The Purchasing Manager in charge of a purchasing department exercises his responsibilities in close collaboration with other colleagues

She fails to recognize that getting things done requires a different way of exercising power

For all the dieting and exercise that have been resorted to, often despairingly, they have in many cases gotten bigger

We were surprised to find that the plinths used for exercise and as tables during the day are their beds at night

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام