expedition به انگلیسی

From Longman Dictionary

expedition /ˌekspəˈdɪʃən/ ●●○ noun

یک سفر طولانی و با دقت سازماندهی شده، به ویژه به یک مکان خطرناک یا ناآشنا، یا افرادی که این سفر را انجام می دهند.

یک سفر کوتاه که معمولاً برای یک هدف خاص انجام می شود

Example

It has been 14 years since we had an expedition book from him

Both the water and the heat from such active areas would be of great value to a Mars expedition

The purpose of the expedition was to explore the North American coastline

The Headmaster was furious and demanded they start the expedition to catch the Bookman immediately

The expedition used tried and tested methodology and modified it where necessary

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام