far به انگلیسی

From Longman Dictionary

far1 /fɑː $ fɑːr/ ●●● S1 W1 adverb

a long distance

یک مسافت طولانی

هنگام پرسیدن فاصله بین دو مکان یا هنگام صحبت در مورد فاصله بین دو مکان استفاده می شود

به یک مکان یا نقطه، اما نه فراتر از آن

خیلی زیاد یا تا حد زیادی

برای صحبت در مورد میزان پیشرفت یک فرد یا میزان تأثیر چیزی استفاده می شود

یک زمان طولانی در گذشته یا آینده، یا مدت طولانی در یک دوره خاص

far2 ●●● S1 W1 adjective

یک فاصله طولانی

Example

Because of the language barrier and culture shock, such insights are far too rare

Some people were far more concerned about tuberculosis

I was now far behind the others and knew I couldn’t catch up

Alfonsina Storni seems to have veered as far as possible to the opposite extreme

We can walk if it’s not far

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام