fat به انگلیسی

From Longman Dictionary

fat1 /fæt/ ●●● S1 W2 adjective (comparative fatter, superlative fattest)

وزن بیش از حد به دلیل وجود گوشت بیش از حد در بدن شما

ضخیم یا پهن

حاوی مقدار زیادی پول یا ارزش آن است

املای دیگری از phat – برای نشان دادن تأیید، به ویژه از کسی یا چیزی که مد، جالب یا جذاب است استفاده می شود.

fat2 ●●● S2 W2 noun

ماده ای که در زیر پوست افراد و حیوانات ذخیره می شود و به گرم نگه داشتن آنها کمک می کند

یک ماده روغنی موجود در برخی غذاها

یک ماده روغنی که از حیوانات یا گیاهان گرفته می شود و در پخت و پز استفاده می شود

fat
fat

Example

Remember that old joke: In every fat person there is a thin one trying to get out

I always look so fat in pictures

Though she weighed only six stone, she thought she was fat

As a result of this, the amount of calories, fat and saturated fat is very much reduced

Place over medium-high heat and reduce by halfskimming off any fat that accumulates on surface

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام