feel به انگلیسی

From Longman Dictionary

feel1 /fiːl/ ●●● S1 W1 verb (past tense and past participle felt /felt/)

برای تجربه یک احساس یا هیجان فیزیکی خاص

برای توجه به چیزی که برای شما اتفاق می افتد، به خصوص چیزی که شما را لمس می کند

به شما احساس فیزیکی خاصی بدهد، به خصوص وقتی چیزی را لمس یا نگه می‌دارید

اگر موقعیتی، رویدادی و غیره احساس خوبی، عجیب و غیره دارد، این همان احساس یا احساسی است که به شما می دهد

داشتن یک نظر خاص، به خصوص نظری که بر اساس احساسات شما باشد، نه بر اساس واقعیات

با انگشتان خود چیزی را لمس کنید تا از آن مطلع شوید

feel2 ●○○ noun

کیفیتی که چیزی دارد که باعث می شود احساس یا تفکر خاصی در مورد آن داشته باشید

احساسی که وقتی چیزی به آن دست می‌زنید

وقتی از دست ها، بدن و غیره برای احساس چیزی استفاده می کنید

Example

The seats look good and have a sturdy feel

The heavy feel is produced by the thickened rim

It felt great to be up in the mountains

felt like if I didn’t speak up then, I would never do it

This Secretary of State does not feel the need to go through such a consultation process

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام