for به انگلیسی

 

From Longman Dictionary

for1 /fə; strong fɔː $ fər strong fɔːr/ ●●● preposition

used to say who is intended to get or use something, or where something is intended to be used

برای گفتن اینکه چه کسی قرار است چیزی را بدست آورد یا استفاده کند یا جایی که قرار است از چیزی استفاده شود استفاده می شود

in order to help someone or something

برای کمک به کسی یا چیزی

used to say what the purpose of an object, action etc is

برای گفتن اینکه هدف یک شی، عمل و غیره چیست استفاده می شود

in order to have, do, get, or obtain something

برای داشتن، انجام دادن، بدست آوردن یا به دست آوردن چیزی

used to say how long an action or situation continues for

برای گفتن اینکه یک عمل یا وضعیت تا چه مدت ادامه دارد استفاده می شود

used to talk about distance

برای صحبت در مورد فاصله استفاده می شود

if something is arranged for a particular time, it is planned that it should happen then

اگر چیزی برای یک زمان خاص ترتیب داده شود، برنامه ریزی شده است که در آن زمان اتفاق بیفتد

used to say where a person, vehicle etc is going

معمولاً می گفت که یک شخص، وسیله نقلیه و غیره کجا می رود

used to say what the price or value of something is

برای گفتن اینکه قیمت یا ارزش چیزی چیست استفاده می شود

because of or as a result of something

به دلیل یا در نتیجه چیزی

used to say which thing or person your statement or question is related to

گفته می شود که گفته یا سوال شما به کدام چیز یا شخص مربوط می شود

used to say which person or thing your feelings are directed towards

برای گفتن اینکه احساسات شما به سمت کدام شخص یا چیزی است

used to say at which meal you eat something

می گفت در کدام وعده غذایی چیزی می خورید

used to say which company, team etc you belong to

می گفت به کدام شرکت، تیم و غیره تعلق دارید

supporting or in agreement with something or someone

حمایت یا توافق با چیزی یا کسی

used to say what a word or sign means

برای بیان معنای کلمه یا علامت استفاده می شود

used to say that a particular quality of someone or something is surprising when you consider what they are

وقتی می‌گفتید کیفیت خاصی از کسی یا چیزی تعجب آور است، وقتی که آنها را در نظر بگیرید

as a representative of other people

به عنوان نماینده مردم دیگر

used to say what is possible, difficult, necessary, unusual etc

برای گفتن آنچه ممکن است، دشوار، ضروری، غیر معمول و غیره استفاده می شود

for² ●●○ conjunction

used to introduce the reason for something

برای معرفی دلیل چیزی استفاده می شود

Example

These chairs are for the office

Charles died fighting for his country

the documents prepared for his defence

We had been talking for a good half hour

A meeting was arranged for 18th May