friend به انگلیسی

From Longman Dictionary

friend1 /frend/ ●●● S1 W1 noun [countable]

کسی که می شناسید و خیلی دوستش دارید و از گذراندن وقت با او لذت می برید

برای دوستی با مردم

با کسی دوست شدن

کسی که با دادن پول یا کمک از سازمانی مانند تئاتر، گالری هنری، خیریه و غیره حمایت می کند

کسی که همان عقاید را دارد، می‌خواهد به همان چیزها و غیره شما دست یابد و از شما حمایت خواهد کرد

شخصی که با بازدید از صفحه وب شما و کلیک کردن روی آن، پیوندی با شما در یک سایت شبکه اجتماعی در اینترنت ایجاد کرده است.

هنگامی که یک نماینده مجلس در مورد یک نماینده دیگر صحبت می کند استفاده می کند

used by a lawyer when speaking about another lawyer in a court of law

friend2 verb [transitive]

برای اضافه کردن شخصی به لیست دوستان خود در یک سایت شبکه اجتماعی

Example

She’s going to Palm Springs with some friends

Jerry, I’d like to introduce you to my friend Lucinda

The presence of a bodyguard was a constant reminder of the invisible veil which separated her from her family and friends

I got a letter from a friend from college

I never friend someone I haven’t met in real life

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام