fun به انگلیسی

From Longman Dictionary

fun1 /fʌn/ ●●● S2 W3 noun [uncountable]

تجربه یا فعالیتی که بسیار لذت بخش و هیجان انگیز است

رفتاری که جدی نیست و نشان دهنده شادی و لذت است

fun2 ●●● S2 W3 adjective

لذت بخش و سرگرم کننده

بودن با یک فرد سرگرم کننده لذت بخش است زیرا آنها شاد و سرگرم کننده هستند

Example

I like Sam a lot – he’s good fun

Walk on the wild side Good news for fans of 1950s style and fun furnishing

It’ll be fun seeing all my old friends again

All would be aware of the difficulty of finding ideologically acceptable forms of fun

On Saturday night, all I want to do is relax and have some fun

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام