future به انگلیسی

From Longman Dictionary

fu‧ture1 /ˈfjuːtʃə $ -ər/ ●●● S1 W1 adjective [only before noun]

احتمالاً در زمانی پس از زمان حال رخ می دهد یا وجود دارد

شکل یک فعل که برای صحبت در مورد چیزهایی که قرار است اتفاق بیفتد استفاده می شود

future2 ●●● S1 W1 noun

چه کسی یا چیزی انجام خواهد داد یا در آینده چه اتفاقی برای آنها خواهد افتاد

Example

He’s an extremely talented football player — he could well be a future captain of England

It was then that Milstead took the first steps toward a future career in law enforcement

The miners then sell the gold at prevailing rates, and use the future output to pay back the central banks

But the goals of a better future for children have proved elusive

And there always is the possibility that lawmakers will look with favor on real estate interests in the future

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام