gather به انگلیسی

From Longman Dictionary

gath‧er1 /ˈɡæðə $ -ər/ ●●● S3 W2 verb

دور هم جمع شوند و گروهی تشکیل دهند یا مردم را وادار به این کار کنند

باور داشته باشید که چیزی به دلیل آنچه دیده اید یا شنیده اید درست است

چیزهایی را از جاهای مختلف به دست آورید و آنها را در یک مکان کنار هم قرار دهید

برای کشیدن مواد به چین های کوچک

برای کشیدن مواد یا یک تکه لباس به شما

به تدریج ابری تر یا تیره تر می شود

gather2 noun

چین کوچکی که از کنار هم کشیدن پارچه ایجاد می شود

Example

Jack was not happy about the news, I gather

You had to search through half the estate to gather a pound of coffee for 2 colones

Some of the men gathered firewood while others made a fire

But never forget that your mission is greater than the gathering of such requirements along the way

The traders joined him, in a show of support, gathering the garbage cans from across the trading floor

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام