فـهرســت خدمــــات ≡

get off به انگلیسی

From Longman Dictionary

get off phrasal verb

to leave a place, or to help someone to leave a place

ترک یک مکان یا کمک به کسی برای ترک یک مکان

to finish work and leave the place where you work at the end of the day

کار را تمام کنید و در پایان روز جایی که در آن کار می کنید را ترک کنید

to send a letter or package by post

برای ارسال نامه یا بسته از طریق پست

to remove a piece of clothing

برای برداشتن یک تکه لباس

اگر کسی پیاده شود، برای انجام کار اشتباهی مجازات نمی شود یا فقط مجازات کوچکی دریافت می کند

برای کمک به کسی که به دلیل جرمی مجازات نشود

به خواب رفتن یا کمک به خوابیدن کودک

برای شروع به روشی خاص

برای متوقف کردن صحبت کردن در مورد یک موضوع

به کسی می گفت دست زدن به چیزی یا کسی

به کسی بگویید که از شما چیزهای زیادی می خواهد یا به گونه ای رفتار می کند که شما قبول ندارید

Example

I’ll phone you as soon as I’ve got the children off to school

I’ll get the forms off to you today

It took us ages to get the baby off

At the foot of the hill, she got off her bicycle and began to push it

Oh yes, they’re very good at theory but no bloody good at getting off their bums and looking for themselves

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat