فـهرســت خدمــــات ≡

grill به انگلیسی

From Longman Dictionary

grill1 /ɡrɪl/ ●●● S3 W3 verb

if you grill something, or if it grills, you cook it by putting it on a flat metal frame with bars across it, above or below strong direct heat

اگر چیزی را کباب می‌کنید، یا اگر آن را کباب می‌کنید، آن را با قرار دادن آن روی یک قاب فلزی مسطح با میله‌هایی در سرتاسر آن، بالا یا زیر حرارت مستقیم قوی می‌پزید.

پرسیدن سوالات زیاد از کسی در مورد چیزی

grill2 ●●● S3 W3 noun

قسمتی از اجاق گاز که در آن حرارت شدید از بالا غذا را در قفسه فلزی زیر آن می پزد

یک قاب صاف با میله های فلزی در سراسر آن که می توان آن را روی آتش قرار داد تا غذا روی آن پخته شود

جایی که می توانید غذای کبابی بخرید و بخورید

Example

grilled a man called George Evans, the managing director of their operations here on the Continent

She then grilled Smith about how he received the bruises and rib injury

He’d come around and poke his hand through the outside wrought-iron grill, trying to close it

aimed for that hoot in the grill

The best time to clean the grill is while it is still hot

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat