guy به انگلیسی

From Longman Dictionary

guy /ɡaɪ/ ●●● S1 W3 noun 

یک مرد

مدلی از مردی که هر سال در شب گای فاکس در بریتانیا می سوزد

طنابی که از بالا یا کنار چادر یا تیرک به سمت زمین کشیده می شود تا آن را در موقعیت مناسب نگه دارد.

بچه ها

Example

saw a guy with a head the size of a bucket-the kind you put mops in

Two chauffeurs linger in the corner, one white with blond hair, the other a good-looking black guy

It was sheer bloody hell listening to all those fatuous nincompoops saying what a great guy you are

There’s some guy who wants to talk to you

These guys believed in what they were doing

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام