hang به انگلیسی

From Longman Dictionary

hang /hæŋ/ ●●● S1 W2 verb (past tense and past participle hung /hʌŋ/)

قرار دادن چیزی در موقعیتی که قسمت بالایی ثابت یا تکیه گاه باشد و قسمت پایینی آزادانه حرکت کند و با زمین تماس نگیرد

قرار گرفتن در موقعیتی که قسمت بالایی ثابت یا تکیه گاه باشد و قسمت پایینی آزادانه حرکت کند و با زمین تماس نداشته باشد.

برای تثبیت یک عکس، عکس و غیره به دیوار

اگر عکس، عکس و غیره در جایی آویزان است، به دیوار ثابت می شود

اگر دیوارهای اتاق با تصاویر یا تزئینات آویزان شده باشد، تصاویر و غیره روی دیوارها هستند

کشتن شخصی با انداختن طناب به گردن یا مرگ در این راه، به ویژه به عنوان مجازات برای یک جنایت سنگین

چسباندن کاغذهای جذاب به دیوار برای تزئین اتاق

برای بستن یک در در موقعیت

اگر چیزی مانند دود در هوا معلق باشد، برای مدت طولانی در هوا می ماند

برای گذراندن وقت در جایی، استراحت و لذت بردن از خود

Example

frame should complement the picture, but it may also relate to the room in which the painting hangs

We had the usual half-hour hanging about for Kerrison

During the Civil War, Milligan hanged for treason

He stood very still, his arms hanging loosely, his feet apart

A picture of their parents hangs over the bedroom door

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام