Heavy به انگلیسی

From Longman Dictionary

heav‧y /ˈhevi/ ●●● S1 W1 adjective (comparative heavier, superlative heaviest)

weighing a lot

وزن زیاد

از نظر مقدار، درجه یا شدت عالی است

نیاز به قدرت بدنی و تلاش زیاد

آسان یا سرگرم کننده نیست و نیاز به تلاش ذهنی زیادی دارد

بزرگ و قدرتمند

مواد سنگین، لباس ها، کفش ها یا اشیاء ضخیم یا محکم ساخته شده اند

جامد و باعث می شود معده شما احساس پری و ناراحتی کند

اگر چشمان شما سنگین باشد، باز نگه داشتن آنها دشوار است، معمولاً به دلیل خستگی

بزرگ، عریض و جامد

ضربه زدن به چیزی یا افتادن با شدت یا وزن زیاد

خاکی که سنگین است ضخیم و جامد است

قوی و معمولا شیرین

خیلی گرم و اصلاً تازه نیست زیرا باد وجود ندارد

یک رابطه یا موقعیتی که سنگین است شامل احساسات جدی یا قوی است

Example

The wardrobe was too heavy for me to move on my own

The males are seven times heavier than the females

She has a bad back and can’t do any heavy lifting

a company which manufactures heavy machinery

a company which manufactures heavy machinery

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام